بعد از اینکه زلیخاه توبه کرد و با یوسف(ع)ازدواج کرد دیگر از خلوت با یوسف کناره گیری می کرد و به عبادت می پرداخت . زمانی که یوسف اورا به خلوت در روز دعوت می کرد او وعده ی شب را می داد و وقتی شب می شد به روز وعده می داد . یوسف عصبانی شد و گفت چه را اینگونه می کنی گفت قبل از اینکه جمال خدایت را ببینم تو زیبا بودی اما هم اکنون که جمال خدایت را دیدم می فهمم که زیبایی یعنی چه.
روزی حضرت محمد(ص)شیطان را بسیار لاغر می بیند .از او می پرسد که دلیل ضعف تو چیست.گفت که از چند کار امت شما است .گفتند چه کار؟گفت یک ابتدای هر کار بسم الله می گویند .دوبرای انجام هر کار ان شاالله می گویند .سه زمانی که گناهی می کنند سپس بیاد خدا می افتند توبه می کنند .چهار به هم دیگر سلام می دهند .پنج با هم دست می دهند و رو بوسی می کنند .شش زمانی که نام شما می اید برمحمد و ال محمد بلند صلوات می فرستند.