عزیزانی که وارد این وبلاگ می شوند با نظر دادنتان حتما مرا خوشحال کنید . ضمنا مطالبی خواندنی هم در ((نوشته های پیشین ))وجود دارد که ان ها هم جالب هستند.
«هیچ ذکری بالا تر از ذکر عملی نیست . هیچ ذکر عملی بالاتر از ترک معصیت در اعتقادیات و عملیات نیست » و ظاهر این است که ترک معصیت به قول مطلق بدون مراقبه ی دائمیه صورت نمی گیرد .
هرکس که بخواهد رزق او وسیع گردد اگر مداوم باشد . هرکس که بخواهد روزی او بسیار بسیار گردد باید هرشب بخواند مداوم سوره ی مبارکه ی واقفه . هرکس که بخواهد سلامت گردند خود و اهل بیتش هر صبح پس از نماز صبح اول وقت بخواند سوره های مبارکه ی شمس و ملک را به طور مداوم . هر کس که بخواهد به مکه مکرمه رود باید به طور مداوم یک سال بخواند اولین صوره ی جز سی قران کریم.
معنای اعتکاف
اعتکاف توقف در مسجد سه روز یا بیش تر برای عبادت.
اعتکاف روی اوردن به چیزی و مواظبت نمودن بر ان و همراه بودن با ان از روی احترام.
اعتکاف درنگ در مسجد به قصد عبادت این عمل در اصل شرع مستحب است اعتکاف اقامت گزیدن در جایی و ملتزم شدن. در ان مکان است البته اقبال همراه با اختیار و علاقه مندی.
جایگاه اعتکاف در ایات الهی
خداوند در ایه 125 سوره ی بقره می فرماید ما از ابراهیم و اسماعیل (ع)تعهد و پیمان گرفتیم که خانه ی کعبه را برای طواف کنندگان و معتکفان و اهل رکوع وسجود تطهیر نمایید.
این ایه گواه بزرگی است بر اینکه در اعتکاف هم در پیشگاه خداوند جایگاهی چون حج و نماز دارد خداوند در ایه ی 187 سوره ی بقره می فرماید در حالی که در مسجد معتکف هستید با زنان امیزش نکنید.
جایگاه اعتکاف در روایات
امام صادق (ع) می فرماید :هر گاه دهه ی اخر ماه مبارک رمضان فرا می رسید پیامبر خدا(ص)در مسجد معتکف می شد و خیمه ای برایش بر پا می کردند و دا من همت به کمذ می زد وبستر را جمع می نمود و جماع را ترک می کرد و از زنان جدا می شد.
امام صادق (ع) می فرماید:جنگ بدر در همان ماه مبارک رمضان واقع شدپیامبر (ص)در ان سال اعتکاف نکردند . در عوض ان در سال اینده دو دهه اعتکاف کرد 1 دهه برای همان سال و 1 دهه برای سال قبل .
اعتکاف و حل مشکلات برادران دینی
حضرت محمد صل الله و اله و سلم:هر کس سه روز از ماه مبارک رجب را روزه بگیرد خداوند متعال میان او و جهنم 70 سال فاصله می اندازد . پروردگار مهربان کسی را که سه روز از ماه رجب را روزه بگیردخطاب قرار می دهد و می گوید حق تو بر من واجب شد و دوستی و ولایتم برای تو حتمی گشت . ای فرشتگان در حضور شما شهادت می دهم که گناهان این بنده ام را امرزیدم .
هر کس برای خدا و با ایمان کامل معتکف شود گناهان او بخشیده می شود.
کسی که روزی را برای رضایت خدا معتکف شود ذات حق بین او و اتش سه خندق ایجاد کند.
رهنمون امام علی (ع) به معتکفان
معتکف باید در طول اعتکاف مسجد را ترک نکند پیوسته به ذکر خدا و تلاوت قران و نماز مشغول باشد .
درباره مسائل دنیوی سخن نگوید و شعر نسراید وفحش وسخنان زشت بر زبانش جاری ننماید.
جدال و خودنمایی نکند و هر اندازه بتواند از سخن گفتن لب فرو بندد .
پند و اندرز سید بن طاووس به معتکفان
بدان که اوج و کمال اعتکاف ان است که انسان عقل و دل و دیگر اعضای بدنش را تنها بر اعمال صالح وقف کند و ان هارا بر درگاه خداوند و اراده مقدس او حبس نماید.
معتکف باید فکر و جان و اعضای خود را باید با افسار های مراقب به خوبی مهار کند و از چیز هایی که روزه دار از ان باید بپرهیزد کاملا خودداری کند .
بلکه دقت و مذاقبه ی معتکف به مراتب باید بیش تر از روزه دار باشد زیرا او هم روزه دار می باشد و هم معتکف و هر معتکفی که خود را ملزم نموده است که با تمام وجود به خداوند متعال روی اورد و رویگردانی و غفلت از حق را یکسره کنار نهد بنابرین هر گاه معتکف نور عقل و جانش را به غیر خدا مشغول کند یاعضوی از اعضای بدنش را در کاری که طاعت پروردگار نیست به کار گیرد به همان میزانی که غفلت نموده یا کوتاهی نموده از حقیقت و کمال خود کاسته است.
سفارش مرحوم کاشف الغطائ به معتکفین
مستحب است در اعتکاف محافظت بر عبادت.
مانند: تلاوت قران کریم و دعا و نماز و تدریس و تعلم و تعلیم و ذکر و تعذیه و مداحی و...
احکام اعتکاف
عاقل بودن
نیت
ایمان
زمان شروع اعتکاف از اول اذان صبح و اگر شب اول را داخل در اعتکاف نماید بهتر است و از همان زمان نیت را اغاز کند.
روزه گرفتن از شرائط اعتکاف است.
روزه ی اعتکاف می تواند از هر نوع روزه ای باشد مثل روزه ی واجب رمضان مثل قضای ان واستحابی.
تحقق اعتکاف کمتر از سه روز نمی باشد
هر روز اعتکاف از اذان صبح تا مغرب شرعی می باشد و اگر کسی پنج روز معتکف شد روز ششم واجب است واگر کسی هشت روز معتکف شد روز نهم واجب است همان طور که اگر دوروز معتکف شدید روز سوم واجب می باشد.
مراقبت هنگام اعتکاف
1-اخلاص
2-سکوت
3-کم خوری وسادگی غذا
4-کم خوابیدن
5-دائم الوضو بودن
6-حضور قلب در اعتکاف
7-استفاده از تقدس مسجد
8-انجام مطالعه و تشکیل جلسات علمی
9-بهترین فرصت برای معاشرت و تماس با روحانی
10-تصمیم گیری برای مشکلات کلان زندگی
11-مشورت
12-دعاهای بزرگ و سرنوشت ساز
13-ذکر هزار بار گفتن استغفرالله ذلجلال والا اکرام من جمیع الذنوب و الاثام-هزار بار گفتن لا الله الا الله-خواندن سوره ی توحید ده هزار بار-تسبیح خدا هزار بار –صد بار گفتن استغفروالله الذی لا اله الا هو وحده لا شریک له واتوب الیه-در تمام این ماه گفتن این ذکر در سجده عظم الذئب من عبدک فلیحسن اعفو من عندک.
14-قرائت قران کریم
15-خواندن نماز
16-توبه واستغفار
17-رعایت احکام مسجد بر معتکف لازم است
18-رعایت احوال دیگران
19-تمرین حضور در مسجد
20-نظافت مسجد
21-عدم ایجاد مزاحمت برای دیگران
22-پرهیز از صحبت های دنیوی
23-پرهیز از زیاده روی شوخی
24-خلوت گزینی برای عبادت
25-تفکر و اندیشه
26-محاسبه ی نفس
27-سعی به خواندن نماز های مستحبی
28-برنامه ریزی و تنظیم برنامه ی روزانه ی اعتکاف
اهمیت حق الناس ((داستان کوتاهی از پیامبر))
روزی رسول خدا بر بلندیی رفته و می گوید ای مردم کسی بر گردن من حقی دارد؟بیاید حقش را بگیرد .
پیرمردی پیش رسول خدا رفته و می گوید من دارم
رسول خدا می گوید:چه حقی .
می گوید روزی بر محل ما رد می شدید شلاق مرکبتان را خوستید بر مرکب بزنید و اشتباهی بر سینه ی من زدید.
رسول خدا سینه اش را نمایان کرده و می گوید با شلاق بزن.
همه تعجب می کنند .
پیرمرد ناگهان سینه ی پیامبر را بوس می کندو چنین جسارتی را نمیکند و می گوید :ای مردم پرداخت حق ناس را در دنیا بدهید که در روز جزا پرداختش سخت است.
وقتی به مدت زمان زندگی ادمی فکر می کنم نهایتا عدد عمر بشر رابین 60تا70تصور می کنم اما وقتی به تو و ابدیت تو و جاودانگیت فکر می کنم ذهنم هیچ عددی را پیدا نمی کند خیلی سخت است که بخواهم عمر تو را حساب کنم 1000سال10000سال100000000سالو یا000.خیلی سخت است .وقتی به خودم فکر می کنم متوجه می شوم همه چیز در این دنیا ناپایدار است و مرگی دارد اما تو صاحب زندگانی و جاودانگی هستی .عمر من در همین چند عدد خلاصه شده است اما ایا من هم می توانم طول عمرم را به عددی بزرگتر تیدیل کنم ایا نام من می تواند ماندگار شود و سال های سال مرا زنده نگهدارداکنون فهمیدم زندگی ام باید در پرتوو تو باشد در زیزر سایه و توکل به تو.تنها در پیوند با تو نام من می ماند .با تو زندگی ام ابدی است.
ای خدا جان تو قدرتی ده به من که توانم نابود سازم دشمنانت ای خدا جان تو که سازنده ی این گیتی ای پس ببخش ای گناه این خطایم ای خدا تو که افریننده ی کوهی و خاکی و نگهدارنده ی اسمانی بر ما خوبیت را ای خدا جان تو که سازنده ی این دنیا و اخرتی پس بده تو اندک توانم که توانم من خوانم ان دعایت ای خدا جان ای خدا جان ای خدا جان...
الهی = توهستی ز دو عالم از مخلوق بی نیاز مرا هست در دو عالم ز عشق تو نیاز . تو هستی سازنده ی بحر بر پس تو خود زندگانیم را بیار. تو فیاضی من عیاضی بیش نیستم. تو در دو عالم خالقی و من بنده ات من در بند زندان خود گرفتارم این ز درد بی دردیست که بیمارم . نه غمیست از گناهانم مرا نه دگر راهیست در چاه مرا.
الهی گر چه من چیزی نیستم در برت اما خود دانی دانی که هستم بنده ات.الهی مرا ز بنده بی بند باری رهایم ساز در من لقای باتو بودن نهفته است دلم را ز عشق اشنا ساز الهی من تو را ز گیتی باخته ام از رزمندگان جا مانده ام بس که من کردم گناه دل مینایی ام گشت سخته و سیاه من دگر تو را به مینو هم نبازم خواهمت تو را فقط به دلیل این که خواستار خواهانی...
مردم اغلب بی انصاف ،بی منطق و خود محورند...
ولی آنان راببخش....!!!
اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند....
ولی مهربان باش....!!!
اگر شریف و درستکار باشی فریبت می دهند....
ولی شریف و درستکار باش....!!!!
نیکی های امروزتو فراموش می کنن....
ولی نیکی کن....!!!!
بهترین های خودتو به دنیا ببخش حتی اگه هیچگاه کافی نباشد...
و در نهایت می بینی هرآنچه هست هموار بین تو و خداست نه تو مردم...!!!!